از شیر گرفتن
این پست باید قبل از پستهای دیگه میذاشتم یه کم دیر شد یک ماه قبل از تولد 2 سالگی آوا تصمیم گرفتم آوا رو از شیر بگیرم خیلی دو دل بودم چون واقعاً آوا به شیرم وابسته بود ولی بالاخره باید این کارو می کردم خودمم خیلی اذیت می شدم یعنی تا از سرکار می رسیدم وارد خونه می شدم شروع به شیر خوردن میکرد تا مینشستم زمین یا دراز می کشیدم میومد سراغم. شبها هم چند بار تا صبح بیدار می شد و شیر میخورد منم که باید صبح میرفتم سرکار خلاصه با صبر زرد از شیر گرفتمش براش یه استخر توپ کوچولو خریدم که یه کم سرش گرم بشه و کمتر بهونه بگیره تقریباً 2 - 3 روز طول کشید تا بیخیال شیر شد یه کم بیتابی و گریه کرد ولی شیر پاستوریزه توی شیشه رو جایگزین کردم سعی ...